جدول جو
جدول جو

معنی پلات کلا - جستجوی لغت در جدول جو

پلات کلا(؟ کَ)
نام محلی کنار راه چالوس به شهسوار میان آزارود و ولی آباد در 447500 گزی طهران
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ لَ کَ)
نام دیهی در تنکابن. و بدانجا درختان مرکبات بسیار است. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 24 و 106)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی از بخش بندپی شهرستان بابل، واقع در 26 هزارگزی جنوب بابل. دشت، معتدل، مرطوب، مالاریائی. دارای 640 تن سکنه. آب آن از سجادرود و چشمه. محصول آنجا برنج و غلات. شغل اهالی زراعت و راه مالرو است و عده ای از سکنه تابستان به ییلاق بندپی میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(هََ لِ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان بابل که 265 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه کاری و محصول عمده اش برنج، صیفی، کنف، پنبه، غله و نیشکر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان فریم شهرستان ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از توابع عباس آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاه پوستی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان کیاکلای قائم شهر، از توابع دهستان گنج افروز بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان دابوی جنوبی از بخش مرکزی آمل، پاشاکلا، از توباع دهستان بندرج ساری، پاشاکلا
فرهنگ گویش مازندرانی
دره ای در منطقه رود بارک کلاردشت، آبادی ای در منطقه زوار.، محل رویش افرا در جنگل، نام مرتعی در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
از محله های قدیمی شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
پرنده ی دریایی، چنگر نوک سرخ
فرهنگ گویش مازندرانی